سوالات کودکان درباره خدا و جواب هایی که می توان به آنها داد
پرسشهای کودکان درباره ی خدا را جدی بگیرید و به آن ها پاسخ دهید. پاسخ هایی از قبیل این که «بعد میفهمی» یا «بزرگ میشوی و خواهی فهمید»، درست نیست؛ زیرا ممکن است از ناآگاهان یا غرض ورزان بپرسد و دچار سردرگمی یا انحراف شود. هیچگاه به پرسشهای کودکان درباره ی خدا، بیدرنگ و بدون تأمل پاسخ ندهید. پاسخ به این گونه پرسشها باید در زمان و مکان مناسبی باشد. هنگام آشپزی، زمان آماده شدن برای خروج از منزل، هنگام مرتب کردن اتاقها و…، زمانهای مناسبی نیستند و اگر کودک شما در این گونه موقعیتها پرسید، پاسخ آن را به زمان مناسبی واگذارید. پاسخ های شما باید با سن کودک متناسب باشد. استفاده از استدلالهای ساده برای اقناع کودک خوب است؛ اما استدلالهای فلسفی سنگین فایده ای ندارد.
در برابر سوال فرزند 4 ساله ام راجع به اینکه خدا چگونه به انسان کمک می کند و خدا کجاست چه جواب بدهم؟
پاسخ: کودکان به یک سنی که می رسند پرسشگر شده و راجع به همه چیز زیاد سؤال می کنند. البته بهتر است سؤالات آن ها با صبر و حوصله و با توجه به ظرفیت و روانشناسی کودک جواب صحیح و مناسب داده شود، اما بعضی سؤالات هم هست که اگر چه پاسخ روشن دارد، ولی در هر صورت برای کودکان قابل فهم نیست، مانند این که خدا چیست؟ کجاست؟ و… لذا آن چه که در این زمینه توصیه شده این است که، در این مواقع ذهن کودک را از این سؤالات مشکل که پاسخ ان هم برای او قابل درک و فهم نیست منتقل نموده و موضوع سخن را بر روی صفات خداوند ببریم، و در این زمینه با بیانی ساده و شیوا اوصاف الهی را برای او بیان نماییم. مانند مهربان بودن خداوند، و این که خداوند بندگان خوب را دوست دارد و… که حتی می توان در این مواقع با بیان داستان های مناسب، جوابی صحیح و شایسته به حس کنجکاو و پرسشگر کودک بدهیم.کار دیگری که در این ارتباط می توان کرد توجه دادن کودک از خدا به اولیای خدا است. اولیای الهی چون از جنس انسان و دارای خصائص مشترک با ما هستند، برای ما قابل فهم ترند. این که احکام و معارف الهی توسط پیامبران و اولیایی از جنس انسان به ما رسیده و ما امر شده ایم که به آنان تاسی کنیم، همین است، که ذهن انسان های معمولی قدرت درک موجودات ماوراء طبیعی را به آسانی ندارد. این در مورد بسیاری از بزرگترها صادق است، چه رسد به کودکان.در زمینه داستان های مربوط به صفات الهی و زندگی اولیاء خدا می توانید به کتاب “داستان راستان” از شهید مطهری مراجعه نمایید و در زمینه پرسش های دینی و اعتقادی، می توانید به کتاب “آموزش دین” نوشته آیت الله ابراهیم امینی، که برای کودکان و نوجوانان نگارش شده است و در این زمینه مفید است مراجعه نمایید. هم چنین برای کودکان می توانید به کتاب های “خدا را چگونه بشناسیم؟”، “چرا به پیغمبر محتاج هستیم؟”، “چگونه می میریم و زنده می شویم؟”(که این دو کتاب راجع به مباحث نبوت و معاد است) نوشته سید مهدی آیت اللهی مراجعه کنید. البته کتاب های دیگری نیز در این زمینه هست، ولی از نویسندگان خارجی است و پاسخ های آن ها هم براساس دیدگاه خودشان است، لذا باید شما آن ها را مطالعه نموده و با آشنایی ای که از قبل با تعلیم و تربیت کودکان، و از طرفی تعالیم الهی دین اسلام دارید آن ها را مطابق با موازین دین اسلام بیان نمایید. در این مورد می توانید به کتاب “کلیدهای آموختن به کودکان” با موضوع “درباره خدا”، نوشته دکتر ایریس یاب، با ترجمه دکتر مسعود حاجی زاده مراجعه نمایید.
مهمترین و شایعترین پرسشهای کودکان درباره ی خدا عبارتند از:
- خدا کیست و چیست؟ برای پاسخ به این سؤال، باید از اوصاف خداوند و مقایسه ی او با دیگران استفاده کرد: خدا کسی است که مهربانیاش از پدر و مادر هم بیشتر است. او کسی است که از پدر و مادر هم بیشتر از تو مراقبت میکند. خدا از قویترین کسی که میشناسی هم قویتر است.
- خدا کجا است؟ خدا همه جا هست.
- چه طور و چگونه خدا همه جا هست؟ خدا مثل ما انسانها نیست که فقط در یک جا هستیم. او قدرتی دارد که میتواند همه جا باشد؛ مثل سخنران تلویزیون که در همه ی خانه ها او را میبینند.
- اگر خدا همه جا هست، چرا او را نمیبینیم؟ خیلی چیزها مانند هوا، گرما و برق را نمیبینیم؛ اما وجود دارند. فرزندی، همین نکته را از پدر خود میپرسد. پدر لیوانی آب و دو حبه قند می آورد و مقابل دیدگان فرزند، آن دو حبه قند را داخل آب در لیوان قرار میدهد و آنها را در آب حل میکند؛ آن گاه میپرسد: آیا حبه های قند داخل لیوان هستند یا از آن خارج شده اند؟ فرزند پاسخ میدهد: داخل لیوان هستند. پدر: آیا تو آنها را میبینی؟ فرزند: خیر. پدر: آنها داخل لیوان هستند؛ اما با چشم دیده نمیشوند؛ خدا هم این گونه است.
- خدا چقدر بزرگ است؟ نمیدانم چقدر بزرگ است؛ اما میدانم که هیچ چیز در دنیا بزرگتر از خدا نیست. خدا از بزرگترین کسی که تو میشناسی، بزرگتر است.
- لباس های خدا چه اندازه است؟ خدا مثل ما آدمها نیست که لباس بخواهد.
- اگر خدا بالا هست، چرا پاهای او را نمیبینیم؟ خدا مثل ما آدمها نیست که پا داشته باشد. گذشته از این، ما خدا را با چشم نمیبینیم.
- اگر خدا همه جا هست، چرا به آسمان نگاه میکنیم؟ برکتهای خدا مثل باران، از آسمان فرود میآید. ما آدمها، جاهای بلند را بهتر میدانیم؛ به همین دلیل، نفر اول مسابقه در کشتی، بر روی سکوی بالاتر میایستد.
- خدا که بزرگ است، چگونه در قلب ما جا میگیرد؟ همان طور که پدر و مادرت در قلب تو هستند.
- آیا خدا در جاها مانند توالت هم هست؟ بله، خدا همه جا هست. توالت از نظر ما آدمها بد است؛ ولی از نظر خدا بد نیست؛ چون او همه چیز را آفریده است؛ مانند مامان که وقتی برادر کوچولویت را تمیز میکند، بدش نمیآید.
- خدا را چه کسی آفریده است؟ خدا همیشه بوده، و ما به این مطلب ایمان داریم و در پی دلیل آن نمیرویم؛ مانند این که تو ایمان داری هیچگاه از روی زمین بلند نمیشوی؛ ولی دلیل آن را هم نمیدانی.